تاریخ : دوشنبه 90/12/15 | 3:19 عصر | نویسنده : FFFFF

 

سلامتی بچه های قدیم که با ذغال واسه خودشون سیبل میذاشتن تا شبیه بابا هاشون بشن نه بچه های الان که ابرو شونو برمیدارن تا شبیه مادراشون بشن ........
چاکر هرچی رفیق سیبیل زغالیه !!


روزگار چون گرگ پیری پر بلاست /
طعمه اش یاران خوب و با وفاست /
دوری از یاران مکن ای با وفا /
گرگ دوران در کف این لحطه هاست/









به یک زندانی گفتند از تو تنهاتر کیست
گفت کسی که دلش زندانی دیگریست


نقاش نیستم ...!
ولی تمام لحظه های بی تو بودن را " درد " میکشم








درد ما در بودن ما ریشه داشت / رفتن و مردن علاج کار شد / عاقبت با حیله ی سوداگران /عشق هم کالای هر بازار شد / انکه اول نوش دارو می نمود / بر لب ما زهر نیش مار شد / عیب از ما بود ، از یاران نبود / تا که یاری ، یار شد بیزار شد / اب یکجا مانده ام دریا کجاست ؟ / مردم از بس زندگی تکرار شد



چه شد ای دل دیوانه هوایش کردی ؟ / با دو چشم پر از اشک صدایش کردی ؟ / گفته بودم که دلش معدن بی معرفتی است /تو نشستی و دل خوش به وفایش کردی ؟





روزگاریست همه عرض بدن میخواهند ، همه از دوست فقط چشم و دهن میخواهند ، دیو هستند ولی مثل پری میپوشند ، گرگ هایی که لباس پدری میپوشند ،انچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند، عشق را همه با دور کمر می سنجند ، خب طبیعی است که یکروزه به پایان برسد ، عشق هایی که سر پیج خیابان برسد


این ناقلا بهترین ناقلاروش ناقلاسر کارناقلاگذاشتن

ناقلا راحذف کن وبخون






قیمت میوه بالا رفت قدر خودت بدون هلو خسته ام از این زندان که نامش زندگیست ، پس قشنگی های دنیا مال کیست ؟ باختم در عشق اما باختن تقدیر نیست ، ساختم با درد تنهایی مگر تقدیر چیست ؟




مردم شهر سیاه خنده هاشان همه از روی ریاست /
دلشان سنگ و سیاست / ما در این شهر دویدیم و دویدیم چه سود / هر کجا پرسه زدیم خبری از عشق نبود / و تو ای مرغ مهاجر که شهر گذر خواهی کرد / نکند از هوس دانه ی گندم به زمین بنشینی!
به تعظیم مردم زمانه اعتماد نکن ....
تعظیم انان همانند دو سر کمان است که هرچه به هم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است



 
انان که به زین اسب خود می نازند ، در وقت مسابقه چرا می بازند؟
دنیا که شبیه کوچه ی بن بست است ، با نعل شکسته به کجا میتازند؟
در شهری که خورشید را به قیمت شمعی نمیخرند!
پروانه شدن یعنی تباهی ؟