سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 90/12/11 | 12:45 عصر | نویسنده : FFFFF

ک روز پلنگ صورتی میره سر خاکه باباش   میگه: بابام, بابام, بابام بابام,

به مردی میگن: با «هندونه» جمله بساز. میگه: هند اونه که بغل پاکستانه    !

به مردی میگن با ریلکس جمله بساز.میگه:رفتیم باغ     وحش با گوریل عکس گرفتیم    !!!

به مردی میگن با لجن جمله بساز میگه همه تو     ایران با من لجن    !!!

به یکی میگن با کشور جمله بساز میگه بچه با کش ور     نرو    !!!

به مردی می گن با ماست جمله بساز می گه بربری در انتظار     ماست    !

به مردی می گن یه جمله بساز که توش ؛مرده: باشه می گه     آمبولانس

به مردی میگن با بقیه جمله بساز میگه من دیشب پیتزا خوردم بهش می     گن بقیش کو ؟ می گه تو یخچال


افسره جلو مردی رو می گیره می گه گواهی نامه کارت ماشین مرده یه     کم فکر می کنه می گه چیه جمله بسازم

  **************
ه یه نفر میگن: با ?حیدر? جمله بساز، میگه: اومدم در خونتون هی در زدم، هی در زدم، هیچکی درو باز نکرد. بهش میگن: نه بابا، با ?آقا حیدر? جمله بساز، میگه:‌ اومدم در خونتون، آقا! هی در زدم، هی در زدم، هیچکی در رو باز نکرد!

 

یه روز یه نفر داشته پرتغالو با پوست میخرده بهش میگن چرا با پوست میخوری میگه من که میدونم توش چیه چراپوس بکنم بخورم؟؟؟؟؟؟

 

یه روز به یه نفر میگن صورتی چه رنگیه؟ میگه قرمز یواش

 

یه نفر تو خیابون 2 ساعت داد می زنه:این ماشین نوک مدادی مال کیه می خوام رد شم! مدتی بعد صاحب ماشین میاد . طرف میگه کجایی 2 ساعت دارم داد می زنم؟یارو جواب می ده این ماشین که قرمزه!یارو می گه مگه نوک مداد قرمز نمی شه؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!

 

یک روز یه نفر یه اسکناس هزار تومنی میبینه ، ورش میداره ، بعد پرتش میکنه میگه : اه ما که از این شانس ها نداریم.

 

یه روز یکی میره توی یه مسابقه شرکت میکنه بهش میگن : دو دو تا ؟ میگه : چهار تا ، بهش چهار تا انبه میدن ، بعد میره مرحله بعد! بهش میگن چهار چهار تا ؟ میگه : دو گونی.

 

یه نفر نشسته بوده سر جلسه کنکور. خلاصه سؤالها رو پخش میکنند و یارو هم اول یک پنج دقیقه‌ای مبهوت به سؤالا خیره میشه ، بعد یک پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میکنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر کردن. بعد 40-50 دقیقه یارو ممتحنه میبینه طرف خیس عرق شده ، هی داره یک سکه رو میندازه بالا ، زیر لب فحش میده. میره جلو میپرسه: داری چیکار میکنی؟ طرف میگه: همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چک میکنم

 

 

یه احمقه یه پراید میخره همون روز تصادف میکنه از چنتا از دوستاش شنیده بوده که این ماشین خیلی بدنش نازکه داشته از لوله اگزوزش فوت میکردکه درست شه دوستش می یاد میگه داری چکار میکنی احمقه میگه دارم فوت میکنم درست شه دوستش میگه همین کارارو میکنی که مارو مسخره مکنن لااقل پنجره هاشو ببند

 

یه نفر یه ماشین دربداقون داشته دوستاش جمع میشن و میگن بابا این ماشینو یه دستی به سر گوشش بکش بفروشش یارو میبره ماشینشو درست میکنه کیلومترشم صفر میکنه یه هفته بعد دوستاش میبینن بازم سوار همون ماشینه میرن بهش میگن بابا باز تو سوار همین ماشینی یارو میگه خوب ماشین صفرو خودم سوار میشم چرا بفروشمش

 

مردی می ره لامپ مهتابی بخره، داخل دکونی می شه ولی چون نمی دونست چی بگه، می گه: ببخشین حاج آقا، لطفا 1 متر لامپ بدین

 

از فوتبالیستی می پرسن؟ چرا همیشه قبل از زدن گل می ری حموم؟ یارو می گه: آخه می خوام گل های تمیز بزنم

 

یه نفر می خواسته یه ماهی رو خفه کنه، هی سر ماهی رو می کنه زیر آب و در می آره.

 

http://128.javanblog.com    /

***********************
مردی ? تا سیگار تو دهنش گرفته بودداشت می کشید ازش می پرسن چرا ?تا سیگار میکشی 
    میگه یکی واسه خودم یکی هم به یاد دوستم که زندونه.بعد از یه مدتی میبینن داره یه     دونه می کشه بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده میگه نه خودم ترک کردم

****************
مردی میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشش نیست میگه ? حالت داره ? نیامدم ?بدون 
 کفش اومدم ? اومدم رفتم ? بعدن میام

***************
مردی با نامزدش میره کافی شاپ ، گارسون میاد میگه : چی میل دارید براتون بیارم؟ 
 دختره میگه : دوتا کافه گلاسه لطفاً . مردبا عجله میگه : دوتا هم واسه من بیارین

***************
مردی تو اتوبوس پر جمعیت پیله کرده بود به راننده و مرتب در گوش راننده حرف 
 میزدراننده هم بهش میگفت : برو بشین سر جات آخرش مسافرها به راننده میگن : آقای  راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره .راننده میگه:نه بابا اومده به من میگه :چپ  کن یه کم بخندیم

*****************
وسط راه یه چاهی بوده، ‌هی ملت می‌افتادن توش،‌زخم و زیلی می‌شدن. میان تو 
 شهرداری یک جلسه برگذار می‌کنن که واسه این مشکل یک راه حلی پیدا کنن. یکی از  مهندسا پا میشه میگه: یافتم! ما یک آمبولانس می‌گذاریم بغل این چاه، ‌هرکی افتاد  توش رو سریع ببره بیمارستان. ملت همه هورا می‌کشن..آفرین! ایول! دمت گرم!‌ یک مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق که همتون نفهمید!‌ آخه اینم شد راه حل؟! ملت میگن، خوب تو میگی چی‌کار کنیم؟ یارو میگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بیمارستان، که بدبخت جون داده. ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه بهش سریع دسترسی داشته باشن! ملت دیگه خیلی حال می‌کنن، کف می‌زنن سوت می‌کشن، که ایول بابا تو چه مخی داری!‌ یهو یه مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق هرچی بهمون میگن خر، حقمونه! آخه این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چی بشه؟ مردم تعجب می‌کنن،‌میگن: خوب تو میگی چیکار کنیم؟ یارو میگه: بابا این که واضحه، ما این چاهو پر می‌کنیم، میریم نزدیک یک بیمارستان یک چاه می‌زنیم!

************