شخصی با دوستی گفت: پنجاه من گندم داشتم، تا مرا خبر شد، موشان تمام خورده بودند. او گفت: من نیز پنجاه من گندم داشتم تا موشان را خبر شد، من تمام خورده بودم .
*****************
عاموذش عدبیاط فارصی سد در سد طذمینی با ما طماث بگیرید
**********************
به مردی میگن چرا باچتر میری حموم میگه میخوام خیس نشم.
********************
اولی: آقا این همسایه مون ساعت 2 نصفه شب هی با مشت می کوبید به دیوار خونمون!
دومی: عجب آدم های مردم آزاری پیدا می شن. حتماً نذاشت بخوابی؟
اولی: نه، خوشبختانه خواب نبودم، داشتم شیپور تمرین می کردم
*****************************************
به مردی میگن با عذاب جمله بساز میگه ماهی هر وقت از آب بگیری تازه است .
***************** ***********************
روزی شاگردی از معلمش پرسید: آقا چرا بعضی ها میگن کتاب، متاب یا ماست، پاست ! ….. معلم: پسرم اونها سواد مواد ندارند
**************************************
یه خسیس می گن اگه سردت شد چیکار می کنی؟ می گه میرم بغل بخاری
می گن اگه خیلی سردت شد چی؟می گه میرم به بخاری نزدیک تر میشم.
گن اگه خیییلی سردت شد چی ؟میگه میرم به بخاری می چسبم
می گن اگه خیییلی خیییلی خیییلی سردت شد چی ؟می گه میرم بخاری رو روشن می کنم
************************************
مردی زنگ میزنه به دوستش، آهسته میگه:
من الان توی جلسه ام. بعدا باهات تماس میگیرم!!
**************************
به مردی میگن به زنبوریی که از کندو محافظت میکنن چی میگن….؟ میگه: خسته نباشین
*************************
یه مورچه با یه فیل ازدواج میکنن فیله بعد از دو روز میمیره
مورچه میگه ای بابا دو روز زندگی کردیم حالا یه عمر باید قبر بکنیم
*************************************
مردی رو از خواب بیدار میکنن پین کد میخواد
***************************************
دو نفر در طول مهمانی کنار هم نشسته بودند و یک کلمه هم با هم حرف نزدند. پس از دو ساعت یکی از آنها به دیگری گفت: پیشنهاد میکنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم!
.: Weblog Themes By skin98 :.